تحولات منطقه

در روزهای گذشته و همزمان با شهادت شهید مرتضی آوینی و هفته هنر انقلاب، پخش مستندی از زندگی شهید آوینی حاشیه‌ساز شده تا جایی که به نامه‌نگاری برای توقیف آن رسیده است.

انحصارشکنی در روایت‌ آوینی
زمان مطالعه: ۹ دقیقه

به همین بهانه با سیدعباس سیدابراهیمی، کارگردان مجموعه مستند «آقامرتضی» گفت‌وگو کردیم تا پاسخ او به این نقدها و حواشی را بشنویم. این گفت‌وگو را می‌خوانید. 

با این پرسش شروع کنیم که مستند «آقامرتضی» از کجا شکل گرفت؟

سال ۸۹ قرار بود پژوهشی درباره آقامرتضی انجام بدهیم و بنا بود آن پژوهش دو، سه ماهه انجام بگیرد، اما در حین کار  به دلیل خلأیی که احساس کردیم، تصمیم گرفتیم همین پژوهش را گسترده‌تر کرده و آن را تبدیل به یک کتاب مرجع کنیم که پس از دو، سه سال پژوهش و تلاش تبدیل به کتاب «زندگی زیباست» زندگی‌نامه داستانی شهید آوینی شد. سال ۹۲ به ذهنمان رسید که همین خلأ در حوزه مستند هم وجود دارد. معدود آثاری که بود یا چندان مورد اعتنا نبود و یا به اعتقاد ما دچار تحریف شهید آوینی شده بود؛ بنابراین بر مبنای همان پژوهش‌ها کار را ادامه دادیم و مستند هفت قسمتی «آقامرتضی» از دل آن خلق شد. ما سعی کردیم در این مستند چیزی از قلم نیفتد و مقاطع مهم زندگی شهید در مستند حضور داشته باشد. 

پس از پخش قسمت اول انتظار این واکنش‌ها را داشتید؟

ما از موضع خانواده مطلع بودیم، چون قبلاً که برای کتاب «زندگی زیباست» و به سختی خدمت خانم امینی، همسر شهید رسیده بودم، با برخورد خوبی مواجه نشدم. خیلی اتفاقی ایشان را در نمایشگاه کتاب دیدم و توضیح دادم که داریم چنین کاری انجام می‌دهیم و دوست داریم با شما تعامل داشته باشیم. ایشان با نگاه خیلی تند و با حالت توبیخ گفتند اصلاً به شما چه ارتباطی دارد که بخواهید درباره شهید آوینی کتاب چاپ کنید؟ گفتند اگر قرار باشد کاری انجام بشود خود خانواده تصمیم می‌گیرند. به دلیل همین سابقه ما  جرئت نکردیم برای مستند پیش ایشان برویم، چون از برخورد تند ایشان مطلع بودیم، ولی موضع آقای شعبانی که بدون دیدن مستند طوری فضاسازی کردند که انگار مستند «آقامرتضی» همان «انحصار ورثه» است، واقعاً غیراخلاقی بود و انتظار نداشتیم. 

عمده نقدها درباره عدم‌رعایت حقوق معنوی کارگردان مستند «انحصارورثه» است. چه پاسخی به این دست نقدها و حواشی دارید؟

در بحث‌هایی که این چند روز در فضای اینستاگرام و کلاب‌هاوس داشتیم، خود این دوستان هم قبول دارند به لحاظ قانونی هیچ تخلفی صورت نگرفته است. من کامنت آقای معززی‌نیا را دارم که در پاسخ به دوستی که گفته بود کاش موقع امضای قرارداد طوری آن را می‌نوشتی که حقوق کارگردان در آن چنان که توقع دارید رعایت می‌شد و مالکیت راش‌ها دست شما می‌افتاد، ایشان جواب داده است که بله قبول دارم، آن موقع جوان بودم و این تجربه را نداشتم که مالکیت راش‌ها را در قرارداد بیاورم! آقای معززی‌نیا گفته بود از راش‌های من استفاده شده است. من به او گفتم اگر راش‌های شماست، پس چرا در اختیار «روایت فتح» است؟ باید در اتاق شخصی شما می‌بود. به درست یا غلط، روال این‌گونه است که وقتی یک تهیه‌کننده پول می‌آورد راش‌ها و مالکیت مادی و معنوی آن کار به او تعلق می‌گیرد. درست است که کارگردان زحمت زیادی می‌کشد، ولی مگر من در همین مستند «آقامرتضی» زحمت کمی کشیده‌ام؟ با وجود تمام زحماتی که ما کشیدیم، تمام حقوق مادی و معنوی و تمام راش‌ها و مصاحبه‌هایی که انجام دادیم به سازمان اوج تعلق می‌گیرد و اگر اوج بخواهد از راش‌ها استفاده دیگری داشته باشد، من هیچ حقی برای اعتراض ندارم. خود آقای معززی‌نیا و شعبانی هم این را قبول دارند، فقط می‌گویند این چه قانونی است که حق و حقوق ما در آن رعایت نشده است؟ خب ما که نباید پاسخگوی شما به نقدتان درباره قانون باشیم. این دوستان حاضر نیستند اصولی و حقوقی بحث کنند و فقط می‌گویند دزدی دزدی!

جدا از درست و غلط ادعای این دوستان، به اعتقاد من متن آقای معززی‌نیا که چند بار از کلمه دزد استفاده کرده بودند اصلاً حرفه‌ای و اخلاقی نبود.   هر دو بارها از این لفظ استفاده کردند. آقای شعبانی پس از بیانیه‌ای که منتشر کردند با من تماس گرفتند و گفتند از امشب کار تو توقیف خواهد شد. گفتم چطور؟ گفت من با خانم امینی و حسین معززی‌نیا و دیگران رایزنی کرده‌ام و قرار  است چند بیانیه تند علیه تو و خطاب به سازمان صداوسیما نوشته شود و من مطمئنم کار تو بعد از قسمت اول توقیف خواهد شد! ما اکنون با جریانی مواجهیم که دارند در قبال یک روند قانونی مظلوم‌نمایی می‌کنند و حقوق کارگردان را بهانه‌ای برای تخریب می‌کنند. خب این‌ها باید مشکلشان را با قانون و تهیه‌کننده‌شان حل کند. اگر این کارگردان از تهیه‌کننده سابق خود ناراحت است که چرا بدون اجازه من از راش‌ها استفاده شده است، این مشکل بین کارگردان و روایت فتح است و ربطی به من ندارد.

یعنی باید به قراردادی که داشته‌اند رجوع کنند و ببینند آیا در قرارداد امضاشده مالکیت راش‌ها با کارگردان است یا تهیه‌کننده؟

باید موقع نوشتن قرارداد به این مسئله توجه می‌کردند. نسخه قرارداد آقای شعبانی با سازمان اوج وجود دارد و اگر لازم باشد منتشر می‌شود. در آن قرارداد راش‌ها تحت تکلف تهیه‌کننده بوده و آقای شعبانی هم زیر قرارداد را امضا کرده است.  

یعنی این مسئله کاملاً در قرارداد ذکر شده است؟

بله. خود من چنین نسبتی با اوج دارم. یعنی زمانی که پخش مستند «آقامرتضی» تمام شود، راش‌های مستند را با خودم به خانه نمی‌برم. این راش‌ها تحت اختیار اوج است. ما همین مستند را ابتدا با «سفیر فیلم» شروع کردیم و بعد که به اختلافاتی خوردیم، کار را به اوج آوردیم. به همین علت که در آن برهه تهیه‌کننده مستند آقامرتضی، «سفیرفیلم» بوده است، اکنون تعدادی از راش‌های ابتدایی کار در دست سفیرفیلم است و من هم طبق قانون هیچ کاری نمی‌توانم بکنم.

این دوستان موقع پول گرفتن خیلی خوشحال و خندان قرارداد را امضا کرده‌اند، اما حالا که کار تمام شده و آن قرارداد تبعاتی داشته زیر بار نمی‌روند و هوچی‌گری می‌کنند. اگر آقای معززی‌نیا دوست دارد بگوید «راش‌های من! راش‌های من!»، باید همان موقع به جای استفاده از پول دولتی از سرمایه شخصی خودش استفاده می‌کرد و کارش را می‌ساخت. در این صورت می‌توانست راش‌ها را در دست خودش نگه دارد و به کسی هم اجازه استفاده ندهد. این عزیزان موقع پول گرفتن هیچ مشکلی با این نهادهای حکومتی و سپاهی نداشتند، اما حالا که کار تمام شده دارند «ننه‌من‌غریبم‌بازی» درمی‌آورند که این حرف‌ها از لحاظ قانونی هیچ محلی از اعراب ندارد. 

پس با این تفاسیر اگر شکایت کنند شما نگرانی نخواهید داشت؟

به هیچ وجه. در بحثی که در کلاب‌هاوس داشتیم هم خود علی شعبانی و هم حسین معززی‌نیا قبول دارند که قانون حق را به تهیه‌کننده می‌دهد. تنها اعتراض این دوستان این است که چرا پس از اتمام کار برای استفاده از راش‌ها از ما اجازه گرفته نشده است؟ این مشکل، اگر هم مشکل باشد، مشکل قانون و تهیه‌کننده است و به ما ربطی ندارد. ضمناً به شما بگویم؛ علی شعبانی بدون اجازه تهیه‌کننده کار «انحصار ورثه» را روی پلتفرم تماشا گذاشته بود و اوج در این دو سال هیچ اعتراضی نکرده بود، ولی پس از این حواشی، اوج به آقای شعبانی اعتراض کرد که چرا بدون اجازه ما این مستند را در وی‌اودی‌ها منتشر کرده‌اید؟در نتیجه خود اوج نامه‌ای به تماشا نوشت و تماشا هم کار را از پلتفرم خود حذف کرد. از آن طرف علی شعبانی دوباره به صورت غیرقانونی کارش را در اینستاگرام خودش منتشر کرده است، در صورتی که رضایت تهیه‌کننده‌اش را جلب نکرده و خودش هم قبول دارد که کار غیرقانونی کرده است. یعنی با جریانی روبه‌رو هستیم که خودشان کار غیرقانونی می‌کنند و به کسانی که کارشان قانونی انجام شده، هجمه می‌کنند. 

یکی از نقدها تحریف شخصیت شهید و نشان دادن مسائل خصوصی زندگی خانواده شهید است. پاسخی برای این نقد هم دارید؟

در مستند «آقامرتضی» هر مقطع از زندگی شهید آوینی را تنها کسانی روایت می‌کنند که با شهید در آن مقطع در ارتباط بوده‌اند. مثلاً در اپیزود حج خونین فقط شاهدان عینی و کسانی که در حج همراه با شهید آوینی بوده‌اند، ماجرا را روایت می‌کنند. راجع به پیش از انقلاب هم همین‌طور است. ما در این اپیزود هیچ نریشنی نداریم که در آن اطلاعات خودمان را منتقل کنیم. چهار نفر به روایت می‌پردازند که یک نفرشان برادر شهید، دو نفر از دوستان شهید و نفر چهارم همسر شهید است که ما روایت ایشان را از صحبت‌های خودشان در شبکه سه برداشتیم. بخش دوم صحبت‌های ایشان هم متعلق به صحبتشان در یک فرهنگسرای عمومی است و به هیچ‌وجه خصوصی نیست. پرسش من از خانم امینی این است که به اعتقاد ایشان کدام یک از این چهار نفر دارند درباره شهید آوینی دروغ می‌گویند؟ اینجا را مشخص نمی‌کنند و فقط به صورت کلی حرف می‌زنند.  

یعنی شما از راش‌هایی استفاده کردید که خودشان در یک مکان عمومی گفته‌اند و چیز پنهانی نبوده، درست است؟

ما می‌گوییم که ما در این اپیزود از مستند اصلاً تحلیل ارائه نکرده‌ایم و کل روایت بر گردن این چهار نفر است. اگر خانم امینی می‌گوید تحریف اتفاق افتاده باید بگوید دقیقاً چه کسی چه دروغی در این اپیزود بیان کرده است؟!

درباره مستند «آقامرتضی» طوری القا شده که گویا تمام راش‌ها از یکی، دو مستند خاص است. درباره تحقیق و پژوهش خودتان بگویید؟

من از آقای شعبانی پرسیدم برای کارش چند تا مصاحبه گرفته است؟ او گفت حدود ۲۰ مصاحبه. گفتم عزیز من! من فقط حدود ۴۰ مصاحبه اختصاصی برای این مستند گرفته‌ام! این دوستان پس از دیدن تیزر یک دقیقه‌ای کار ادعا کرده‌اند که کل آن از راش‌های ماست. یعنی کاری که در هفت قسمت ۵۰ دقیقه‌ای ساخته شده را با یک دقیقه تیزر داوری کرده‌اند. جالب است به شما بگویم مستند «انحصار ورثه» حدود ۶۰،۷۰دقیقه است. خب این ۶۰،۷۰ دقیقه یعنی یک قسمت و نیم از مستند ما. اگر ما کل مستند «انحصارورثه» را هم در مستند «آقامرتضی» استفاده کرده باشیم یعنی یک قسمت و نیم! پس ۶قسمت دیگر را با چه چیزی پر کرده‌ایم؟ من به علی شعبانی هم گفتم کل پلان‌هایی که ما از انحصار ورثه استفاده کرده‌ایم ۵درصد کار ما هم نمی‌شود. یعنی ما آن‌قدر متریال داشتیم که نمی‌دانستیم از آن‌ها چطور استفاده کنیم. به همین دلیل این یک هجمه غیرصادقانه بود و دوستان بدون اینکه کار را ببینند حکم کردند که از راش‌های ما استفاه شده است.

بعضی‌ها هم به فرم و کارگردانی مستند نقدهایی داشتند. ظاهراً شما توضیحی داشتید؟

بله. کاری که دارد از تلویزیون پخش می‌شود یک مقدار شلخته است که دلیل دارد. ما این کار را براساس ۵۰ تا ۶۰دقیقه برای هر قسمت ساختیم، ولی شبکه سه به دلیل محدودیت‌های کنداکتور به ما اعلام کرد نمی‌تواند بیشتر از ۴۵ دقیقه به ما وقت بدهد. در نتیجه ما مجبور شدیم از هر قسمت حدود ۱۰دقیقه حذف کنیم، چون نمی‌توانستیم این ۱۰دقیقه را به صورت یکجا از مستند حذف کنیم، به صورت ۳۰ثانیه ۳۰ثانیه از جاهای مختلف هر قسمت کم کردیم که همین ضربه زیادی به کار زده است. به همین دلیل دوستانی که می‌خواهند مستند «آقامرتضی» را به صورت کامل ببینند بهتر است به پلتفرم فیلیمو مراجعه کنند. 

پرسش آخرم درباره فشارها برای جلوگیری از پخش مستند بود، اما این اتفاق نیفتاد. موضع صداوسیما در این میان چه بود؟

روایتی که خانم امینی از تماس با آقای فروغی بیان کرده اگرچه یکطرفه است، ولی بازهم جوابی که آقای فروغی به ایشان داده به نظرم خیلی درست، منطقی و محترمانه است. اکنون خانواده ادعایی مبنی بر تحریف داشته‌اند ولی هیچ فکت و سندی برایش ارائه نمی‌کنند و می‌خواهند با برخی هجمه‌های کلی صداوسیما را بترسانند و کار را پایین بکشند. از این نظر جواب آقای فروغی خیلی منطقی است که شما این همه سال برای تولید این کار فرصت داشتید و اکنون هم فرصت نقد دارید. بالاخره کارهایی که ساخته می‌شود بدون ایراد نیستند و باید کار را با نقد تکمیل کرد. شما که خودتان کاری برای معرفی شهید در حوزه مستند نکرده‌اید، اجازه بدهید این انحصار کنار برود و یک روایت دیگر هم وجود داشته باشد. راهش راه توقیف نیست. اکنون ما با جماعتی طرف هستیم که ژست آزادی‌خواهی و ضدتوقیفی دارند ولی عملاً در این کار خودشان اهل توقیف و سانسور و بگیر و ببند شده‌اند! خیلی جالب است؛ این‌ها از علی فروغی که خودشان به او توهین کرده و دیکتاتور و فلان خطابش می‌کردند می‌خواهند که مستند را توقیف کند، ولی علی فروغی جلو آن‌ها ایستاده است! خود همین تناقض جواب بسیاری از مسائل است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.